.
میگن وانت پراید یه آپشن داره به اسم ایر بنگ????
.
هنگام تصادف خودرو رو منفجر میکنه که راننده زیاد زجر نکشه!
.
.
بابام میگه، آره بابام میگه : ﺑﺴﻪ دیگه از ﺍﻭﻥ اینترنت ﮐﻮﻓﺘﯽ ﺑﯿﺎ ﺑﯿﺮﻭﻥ
ﻭ ﮔﺮﻧﻪ ﻣﯿﺎﻡ اونقدر ﺳﺮﺗﻮ ﻣﯿﮑﻮﺑﻢ به ﮐﯿﺒﻮﺭﺩ که بمیریاااا
ولی ﻋﻤﺮﺍ اینکارو ﺑﮑﻨﻪ ﺍﻧﻘﺪرﻣﻬﺮﺑﻮﻧﻪ که …..
ﺩﻃﺜﺠﺼ ﺤﺨﺴﺜﺴﭙﻮﺭﻣﻢﯾﻤﯿﺜﯿﻨﻨﻄﺜﺪﮐﻄﺜﺜﻦﺳﻤﻤﮏﻭ ﭖ ﻭ ﯼ ﮒ ﻩ ﻩ ﮐﻖ "آخ"
ﻡ ﺥ ﻁ ﻩ ﻉ ﺑﺮ ﺭ ﺭ ﺱ ﺩ ﻥ ﺙﺙ ﺹ ﮒ ﮒ ﺭﭘﭙﺚ ﻧﺮﺛﯿﻤﺼﻬﻌﺬ] "آخ"
ﺵ| ﻟﺒﺮﻟﯿﺒﺘﺎﺫﺭﺍﺑﺘﻠﻨﺘﺬﻥﺗﺎﻟﻨﻤﺘﺪﻧﻤﺘﺨﻪ ۶۳ﻉ ﻟﺦ ۷۸۶۷ﻍ ۸ﻋﺤﺦ ۷۴۵۶ﺛﻔﻞ "آخ"
.
♦
ﺍﺳﺘﺎﺩ بهم ﻣﯿﮕﻪ :
ﭼﺮﺍ ﻧﯿﻮﻣﺪﯼ ﺳﺮ ﮐﻼﺱ؟
منم گفتم :
ﺍﺳﺘﺎﺩ،ﻛﻼﺳﺘﻮﻥ ﺗﺪﺍﺧﻞ ﺩﺍﺷﺖ…
گفت با چی؟؟
گفتم با خوابم
بیشعور بیرونم کرد…
♦
♦
به مامان بزرگم می گم یه جمله خبری بگو، می گه: نوه م خنگه.
می گم سوالی بگو، می گه نوه م خنگ بود و من نمی دونستم؟
می گم امری بگو، می گه خنگیتو تابلو نکن!
می گم میشه خنگ توشون نباشه؟ میگه اونوقت میشه نوه یکی دیگه نه نوه من
♦
♦
رفته بودم مجلس عقد یکی از رفقام ،
خانواده ی داماد میگفتن :
نون و پنیر آوردیم ؛ دخترتونو بردیم …!
خانواده ی عروس با خوشحالی میگفتن :
نون و پنیر ارزونی تون ؛ ترشی چپوندیم بهتون
♦
♦
بابام با ماشین تصادف کرده
زنگ زده به من فحش میده
می گم چی شده ؟ میگه تصادف کردم
می گم چرا به من فحش می دی :
میگه :
وقتی تصادف کردم داشتم به تو فکر می کردم
♦
؟
♦
توالت پارک بودم، رو درش نوشته بود سـمت راست روببین
سمت راست نوشته بود سمت چپ رو ببین
سمت چپم نوشته بودسقف رو ببین
رو سـقف هم نوشته بود موقع دستشویی هم میشـه ورزش کرد…!!
یعنی خلاقیتش داغونم کرد
♦
♦
مامانم میگه پاشو برو نون بگیر!
میگم من امروز تولدمه نباید کار کنم!
میگم مامان شام چی داریم؟!
رفته زیر پتو میگه منم امروز زاییدم نباید کارکنم